سفارش تبلیغ
صبا ویژن
واتیکان لیست گناهان مدرن را منتشر کرد! (جمعه 87/3/24 ساعت 2:2 صبح)

واتیکان لیست گناهان مدرن را منتشر کرد!

زندگی مدرن گناههای مدرنی را نیز به دنبال دارد که واتیکان نیز به همین علت برای پیروان با ایمان خود، لیست جدیدی از گناهان جدید و امروزی را منتشر کرده است؛ که از جمله آنها می توان به آلوده کردن زمین اشاره کرد. 

به گزارش واحد ترجمه فرارو به نقل از رویترز، این قواعد جدید را اسقف "جیانفرانکو گیروتی" مرد شماره 2 واتیکان در جریان سخنرانی خود با صحبت از شیاطین و اهریمنهای مدرن در سرزمینی تیره و سرشار از پشیمانی بیان کرد. 

وی در پاسخ به این سئوال که گناهان جدید چه چیزهایی هستند به روزنامه واتیکان گفت که بزرگترین منطقه خطر برای روح انسانها امروزه دنیای ناشناخته پدیده های بیولوژیک و پزشکی است. 

وی ادامه داد: «در این زمینه ها حوزه هایی وجود دارد که می توانند عواقبی غیر قابل پیش بینی و غیر قابل کنترل را در پی داشته باشند که ما باید نقض اساسی و بنیادین طبیعت بشری در آنها را تقبیح کنیم.» 

واتیکان با تحقیقات در مورد سلولهای بنیادین که شامل نابودی جنین انسان می شود مخالف بوده و در مورد شبیه سازی نیز هشدار داده است. 

گیروتی همچنین تخلفات زیست محیطی را نیز در رده جرایم مدرن خواند. 

پاپ بندیکت شانزدهم نیز در ماههای اخیر مواضع محکمی را برای حفاظت از محیط زیست اتخاذ کرده است و اعلام کرده که مسایلی مانند تغییرات آب و هوای زمین اهمیت بنیادینی را برای نسل بشر دارند. 

واتیکان در زمان بندیکت و پاپ قبلی ژان پل به شدت به سیاستهای حفظ محیط زیست رو آورد و هم اکنون اکثر نیروی برق ساختمانهای واتیکان با استفاده از مولدهای خورشیدی تولید می شود. 

مرد شماره 2 واتیکان همچنین قاچاق مواد مخدر و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی را نیز در لیست گناهان مدرن قرار داد. 

وی همچنین از اینکه کاتولیکهای کمتری رو به اعتراف به گناهان می آورند اظهار ناراحتی کرد.





عباس پالیزدار (جمعه 87/3/24 ساعت 1:5 صبح)
 

عباس پالیزدار که به دلیل سخنرانی‌های جنجالی در بهار سال جاری در دانشگاه‌های همدان و شیراز، در رأس اخبار رسانه‌ها قرار گرفته، دستگیر شد. وی ادعا کرده است که برخی مقامات رده بالای جمهوری اسلامی در مفاسد اقتصادی دست دارند.

خبرگزاری فارس اعلام کرد که عباس پالیزدار صبح روز چهارشنبه (?? خرداد) با شکایت مدعی‌العموم به دادگاه کارکنان دولت احضار و پس از انجام تحقیقات اولیه در خصوص اتهامات ارتکابی، با قرار بازداشت روانه‌ی زندان شده است.

نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی و ... از جمله‌ی جرائم پالیزدار اعلام شده است. خبرگزاری فارس می‌نویسد که علاوه بر مدعی العموم، بانک ملت نیز به دلیل عدم بازپرداخت اقساط تسهیلات بانکی، از شاکیان پرونده‌ی پالیزدار است.

 

عباس پالیزدار خود را دبیر هیئت تحقیق و تفحص مجلس از قوه‌ی قضاییه معرف کرده بود. لازم به ذکر است که ائتلاف رایحه‌ی خوش خدمت، نزدیک به محمود احمدی نژاد، هیئـت تحقیق و تفحص از قوه‌ی قضاییه، مرکز پژوهش‌های مجلس و مسعود زریبافان، دبیر سابق دولت، هرگونه ارتباط پالیزدار با دولت نهم و مجموعه‌های نام‌برده را تکذیب کرده‌اند. 




عباس پالیزدار بازداشت شد (جمعه 87/3/24 ساعت 1:2 صبح)

عباس پالیزدار بازداشت شد

خبرگزاری فارس: عباس پالیزدار متهم به برخی مسائل مالی، نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی، با حکم دادسرای شعبه دو کارکنان دولت بازداشت و روانه زندان شد.

به گزارش خبرنگار امور قضایی خبرگزاری فارس عباس پالیزدار با شکایت مدعی‌العموم صبح امروز چهارشنبه به شعبه دو کارکنان دولت واقع در میدان ارگ تهران احضار و پس از انجام تحقیقات اولیه در خصوص اتهامات ارتکابی توسط ایشان، بازپرس پرونده با صدور قرار بازداشت وی را روانه زندان کرد.
بر اساس شکایت مدعی العموم اتهامات پالیزدار متعدد بوده و شامل عناوین مجرمانه‌ای از قبیل نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی و ... است.
تحقیقات اولیه توسط بازپرس پرونده صبح امروز انجام شد
علاوه بر مدعی العموم، بانک ملت نیز به دلیل عدم بازپرداخت اقساط تسهیلات شش میلیارد تومانی که وی از این بانک دریافت کرده از شاکیان پرونده پالیزدار است.
عباس پالیزدار که اتهام سوء استفاده اقتصادی وی در حال پیگیری در نهادهای نظارتی می باشد، اخیرا با حضور در برخی مجامع و با فرافکنی و دروغ پردازی، اتهاماتی را متوجه برخی شخصیت های نظام نموده است.
اسناد و مدارک نهادهای نظارتی نشانگر آن است عباس پالیزدار که نام وی در روزهای اخیر به عنوان افشاگر مفاسد اقتصادی در کشور بر سر زبان ها افتاده، فردی است که مباحثی دروغین را مطرح کرده است.
پالیزدار در تاریخ 19/7/71 شرکتی را تحت عنوان "شرکت لبنیاتی ورامین" با مسئولیت محدود به شماره "333" و با سرمایه اولیه به مبلغ 10 میلیون ریال در اداره ثبت املاک شهرستان مذکور ثبت کرد که این شرکت در حال حاضر به عنوان شرکت سهامی خاص فعالیت می کند و سرمایه آن به 7 میلیارد ریال افزایش یافته است.
بر اساس مستندات موجود، ریاست هیات مدیره و مدیر عاملی شرکت لبنیاتی ورامین بر عهده پالیزدار است و نامبرده به همراه (علی . ک) نائب رئیس هیات مدیره شرکت، جهت احداث کارخانه و خرید ماشین آلات مورد نیاز از سال 74 تا مهر 83 بیش از 5/33 میلیارد ریال از یکی از شعب بانک ملت در تهران تسهیلات دریافت کرده است.
گزارش های معتبر حاکی از آن است که ناتوانی مدیران شرکت لبنیاتی ورامین در راهبری صحیح طرح تاسیس این شرکت در زمینه تهیه و توزیع شیر و سایر فرآورده های لبنی موجب بلاتکلیفی در راه اندازی این کارخانه و ایجاد 63 میلیارد ریال مطالبات معوق به دلیل عدم پرداخت اقساط تسهیلات دریافتی پس از 12 سال و قبول وثایق غیر موثر بانک ملت و از رده خارج شدن تدریجی ماشین آلات خریداری شده، گردیده است.
این در حالی است که با وجود پذیرش مکرر استمهال بدهی ها توسط هیات مدیره بانک پرداخت کننده تسهیلات، نه تنها شرکت لبنیاتی ورامین اقساط آن را بازپرداخت نکرده، بلکه میزان کل بدهی معوق تا خرداد 1386 از مرز 63 میلیارد ریال گذشته و هنوز نیز مدیران شرکت مذکور، نسبت به وصول مطالبات اهتمام نکرده‌اند که این موضوع از سوی نهادهای نظارتی به اطلاع وزیر سابق امور اقتصادی و دارایی رسیده است.
جمع وثایق ماخوذه از مشتری توسط بانک ملت (سفته، ملک، سهام شرکت، ضمانت سازمان مدیریت و همچنین قرارداد لازم الاجرای تنظیمی واحد حقوقی بانک با مشتریان معتبر و دارای حسن شهرت) حدود 58 میلیارد ریال است.
بررسی کیفیت وثایق دریافتی بانک از اشکالاتی چون عدم امکان واخواست سفته ها به دلیل عدم شناسایی ظهرنویسان، قرار نگرفتن ملک در رهن بانک به دلیل مشاع بودن و قابل معامله نبودن 50 هزار سهم شرکت در تالار بورس برخوردار است که وصول کامل مطالبات بانک را با مشکل مواجه کرده است.
پالیزدار با وجود "ضعف در راه اندازی کارخانه لبنیاتی ورامین و عدم اهتمام به بازپرداخت مطالبات بانک و صرف هزینه های کلان برای طرحی شکست خورده و در واقع هدر دادن بیت المال" باز هم از تحرکات خود عقب نشینی نکرد و ضمن مکاتبه با مسئولان و دستگاه های مختلف، سعی در اخذ تسهیلات جدید و همچنین تمدید زمان بازپرداخت دیون خود کرده است.
به عنوان نمونه می توان گفت با وجود حجم بالای بدهی های شرکت لبنیاتی ورامین به بانک و ناتوانی مجریان جهت راه اندازی کارخانه، یکی از وزارتخانه ها در سال 1385 پیشنهاد پرداخت 30 میلیارد ریال تسهیلات دیگر به مدیران شرکت مذکور را مطرح کرد که بانک از پرداخت آن امتناع ورزیده است.
همچنین بر اساس توشیح طهماسب مظاهری وزیر وقت امور اقتصادی و دارایی ذیل نامه مدیر عامل بانک تجارت در تاریخ 27/6/82 به منظور اخذ دستور لازم در خصوص تشکیل شرکتی تحت عنوان "خانه صنعت کاران ایران" که در رابطه با اعطای تسهیلات برای ایجاد طرح ها و یا تامین سرمایه در گردش واحدهای تولیدی و استمهال مطالبات و یا تخفیف در خسارات افرادی را به بانک معرفی می کنند، چنین نوشته است: "آقای پالیزدار و یکی دیگر از مسئولان خانه صنعت کاران با اینجانب هم ملاقاتی داشته اند که از آنها خواستم موضع خود را مشخص کنند که آیا خانه شبیه یک محفل علمی و صنعتی یا به صورت یک مشتری برای اجرای طرح های تولیدی یا به صورت یک حق العمل کار و دلال و واسطه کار می کند که پاسخ مشخصی نداشتند اما در مجموع تصویری که ارائه می کنند، سومین حالت بود و با بهره برداری از آشنایی ها و لباس(...) آقای پالیزدار نسبت به اخذ وجه از شرکت هایی که مشکل دارند، به صورت واسطه گری یا دلال کار می کنند".
بر اساس مستندات نهادهای نظارتی از مجموعه مسائلی که پیرامون تاسیس شرکت لبنیاتی ورامین مطرح شده، استنباط می شود مدیران شرکت مذکور هر گاه به نوعی دچار کمبود مالی شده اند، بدون آنکه واقعا قصد تسویه بدهی خود با بانک را داشته باشند، با اتکا به سایر مسئولان سازمان ها سعی در رفع مشکلات خود به هر طریقی داشته اند.
از آنجا که طرح تاسیس کارخانه شیر و لبنیات پاستوریزه ناب ورامین با صرف هزینه های کلان با مشارکت و مساعدت کامل بانک ملت ساخته و به دلیل نداشتن برنامه ریزی درست و سرمایه در گردش از گردونه تولید خارج شده و دستگاه های خریداری شده برای این منظور نیز از رده خارج گردیده اند و مدیران شرکت مورد نظر نیز تاکنون بابت راه اندازی کارخانه نتوانسته اند بدهی های خود را بپردازند و شرکت هم صرفا متکی به تسهیلات بانکی است، لازم است در اسرع وقت نسبت به تعیین تکلیف تسهیلات پرداختی به پالیزدار و دوستان او اقدام قانونی صورت گیرد.
بر همین اساس نهادهای نظارتی در گزارش های خود بر لزوم تسریع در پیگیری بانک ملت در خصوص اجرائیه صادره مبنی بر تملک ملک، تاسیسات و ماشین آلات کارخانه، وصول وجوه بانک از طریق سفته های تضمینی ماخوذه، قراردادها و اسناد لازم الاجرا، تعهدنامه اخذ شده از سوی سازمان مدیریت و برنامه ریزی و سهام در رهن شرکت، پیگیری حکم و رای شعبه 53 سازمان تعزیرات حکومتی استان تهران برای وصول 501/12میلیون ریال، اعلام چگونگی عدم ترهین ماشین آلات کارخانه به ارزش 519/68 و افزایش رهینه ملک کارخانه با ارزش 627/39 در سال 85، اعلام چگونگی عدم ترهین عرصه پلاک ثبتی کارخانه به عنوان یکی از وثایق بانکی و پیگیری جدی در تعیین تکلیف و راه اندازی طرح با توجه به هزینه های کلان صرف شده و بالاخره دستور بانک مرکزی مبنی بر عدم ارائه تسهیلات جدید بانکی به اعضای حقوقی و حقیقی شرکت لبنیات ناب ورامین تا زمان تادیه بدهی های شرکت، تاکید کرده اند.
آنچه در نظریه کارشناسی نهادهای نظارتی مورد تاکید قرار گرفته نشان می دهد عباس پالیزدار که اینک خود را در چنگال قانون گرفتار دیده است، رو به جلو فرار کرده و برای پاک کردن دامان خود از تخلفاتی که انجام داده به طرح مسائل فرافکنانه و دروغین نسبت به مسئولان نظام پرداخته تا خود را قهرمان مبارزه با مفاسد اقتصادی معرفی کند.
اظهارات غیر واقعی پالیزدار و گفتگوهای او با رسانه های بیگانه همچون صدای آمریکا و رادیو فردا (وابسته به سازمان سیا) و بنگاه سخن پراکنی "بی بی سی" زمینه فشار و جنگ روانی علیه برخی مسئولان را فراهم کرده است.
عباس پالیزدار که اتهاماتش در حال پیگیری است برای اینکه سخنانش را موجه جلوه دهد، اقدام به جعل عناوینی همچون عضو ستاد انتخاباتی احمدی نژاد، دبیر کمیته تحقیق و تفحص مجلس و معاون مرکز پژوهش های مجلس کرده است.
در همین ارتباط مسعود زریبافان دبیر سابق دولت در گفتگو با فارس گفت: پالیزدار هیچ نسبتی با دولت نهم ندارد و عضویتی در ستادهای انتخاباتی دکتر احمدی نژاد و رایحه خوش خدمت نداشته و مواضع افراد بازی خورده را نباید به حساب دولت گذاشت.
مهرداد بذرپاش رئیس ائتلاف رایحه خوش خدمت نیز در گفتگو با فارس، نسبت دادن فردی به نام پالیزدار به این ائتلاف توسط برخی رسانه‌ها را‌ شیطنتی برای ایجاد فتنه ارزیابی کرده است.
حسن کامران مسئول هیات تحقیق و تفحص از قوه قضائیه نیز انتساب پالیزدار که خود را دبیر این هیات معرفی کرده، کذب محض دانسته است.
همچنین مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی هم نیز وجود چنین فردی به عنوان معاون در این مرکز را رد کرده است که نشان از جعل عنوان دارد.





فصل اول...جنگ و منظرهاى مختلف (پنج شنبه 87/3/23 ساعت 11:13 عصر)

فصل اول
 
کلیات
 جنگ و منظرهاى مختلف
محور اصلى مباحثى که پیش رو داریم بررسى پدیده «جنگ» از دیدگاه قرآن است و آیاتى را که درباره جنگ و مسایل مربوط به آن سخن گفته، بررسى خواهیم کرد. جنگ از دیدگاه‌هاى گوناگون مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته و مى‌توان آن را از منظر رشته‌هاى مختلفى از علوم انسانى مورد بحث قرار داد. در وقایع نگارى یا «علم تاریخ» سخن از جنگ‌هاى فراوانى به میان آمده که در طول تاریخ به وقوع پیوسته است. البته روشن است که هدف علم تاریخ صرفاً آگاهى از حوادثى است که براى پیشینیان رخ داده است. در وقایع نگرى یا «فلسفه تاریخ»، از جنگ به لحاظ علل و عوامل تحقق و وقوع آن در بین ملت‌ها گفتوگو مى‌شود. از این منظر، هنگامى که از جنگ سخن مى‌گوییم به دنبال آن هستیم که معلوم بداریم پیدایش جنگ‌ها در تاریخ جوامع انسانى مشمول چه قوانینى است و عوامل پیروزى یا شکست ملت‌ها در جنگ‌ها کدامند. اما در «فلسفه حقوق» اگر از جنگ سخنى به میان آید، کلام در این است که چگونه و بر چه اساسى مى‌توان جنگ را توجیه و تجویز کرد. از سوى دیگر در «حقوق بین الملل»، حقوق و تکالیف ملت‌ها و ارتش هایى که در وضعیت جنگى به سر مى‌برند
? صفحه 14?مورد بحث قرار مى‌گیرد. این در حالى است که در دانشکده‌هاى نظامى و جنگ، شیوه برنامه ریزى و راهبرى عملیات نظامى ارائه مى‌شود.
بنابراین رشته‌هاى متعددى از علوم انسانى، هر یک به نحوى با جنگ ارتباط پیدا مى‌کنند و در خصوص این پدیده اجتماعى و تاریخى، به مطالعه، تحقیق و تحلیل مى‌پردازند.
در تحقیق حاضر باید به این نکته توجه داشته باشیم که قرآن کریم کتابى در علم تاریخ، یا فلسفه تاریخ، یا جامعه شناسى، یا فلسفه حقوق، یا حقوق بین الملل و یا اثرى مربوط به تاکتیک‌هاى نظامى و هنر جنگ نیست؛ بلکه هدف اصلى از فرستادن این کتاب مقدس، هدایت انسان‌ها در مسیر نیل به کمالات روحى و معنوى است. از این رو اگر درباره جنگ نیز سخنى دارد، در همان مسیر و براى دست یابى به همان هدف خواهد بود. به عبارت دیگر، این آیات کسانى را که در زندگى خود، طالب کمالند و مى‌خواهند به مراتب عالى انسانیّت نایل شوند، در زمینه جنگ و صلح و روابط بین الملل راهنمایى مى‌کند تا بدانند که با چه کسانى و در چه اوضاع و احوالى و چگونه باید بجنگند و در چه مواقع و مواردى باید دست از جنگ بکشند و راه صلح و مسالمت با دشمن را در پیش گیرند.
قرآن کریم به تناسب هدف اصلى خود در صدد است تا تکلیف پیروانش را در زمینه مسأله جنگ معلوم کند؛ مسأله اى که از باسابقه ترین و دیرپاترین مسایل زندگى اجتماعى بشر به شمار مى‌آید و نباید مسأله اى غیر عادى و گذرا تلقى شود. البته بى تردید از این کتاب آسمانى، نکات و مطالب فراوانى را نیز مى‌توان دریافت که به «علم تاریخ»، «فلسفه تاریخ»، «جامعه شناسى»، «فلسفه حقوق»، «حقوق بین الملل»، «اخلاق» و حتى
? صفحه 15?«فلسفه» مربوط مى‌شود ـ که ما در این کتاب به برخى از مهم ترین آن‌ها نیز اشاره خواهیم کرد ـ اما باید بدانیم که هدف اصلى این کتاب همان است که ذکر کردیم، هر چند که در مسیر دست یابى به این هدف، به مطالب علوم نام برده و یا حتى علوم طبیعى و فیزیکى نیز اشاراتى شده باشد.
 
بررسى چند کلید واژه
اکنون قبل از شروع، در بررسى آیات جنگ و بیان آن چه از ظواهر این آیات استفاده مى‌شود، به ذکر مهم ترین واژه هایى مى‌پردازیم که در قرآن کریم به معناى «جنگ» به کار رفته است. برخى از واژه هایى که در قرآن کریم در این زمینه به کار رفته است، نسبت به کلمه جنگ در زبان فارسى، مفهومى پیچیده تر، غنى تر و پربارتر دارند و پاره اى دیگر از آن‌ها داراى مفهومى مساوى با مفهوم جنگ هستند. در این جا این واژه‌ها را با توضیحى پیرامون هر یک مرور مى‌کنیم.
 
حرب و محاربه
مى‌توان گفت: دو واژه «حرب» و «محاربه» تقریباً مفهومى مساوى با مفهوم جنگ در زبان فارسى دارند و مترادف با آن هستند. در قرآن مجید، واژه «حرب» چهار بار، و از مصدر «محاربه» نیز به صورت فعل دو بار به کار رفته است. در یکى از آیات درباره قوم یهود مى‌فرماید:
 
کُلَّما أَوْقَدُواْ ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللّهُ وَ یَسْعَوْنَ فِى الأَْرْضِ فَساداً وَ اللّهُ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ؛1 هر گاه براى جنگ (با مسلمانان) آتشى

--------------------------------------------------------------------------------
1. مائده (5)، 64.
? صفحه 16?بر افروزند، خداوند آن آتش را خاموش سازد، و به فساد و تبهکارى در زمین کوشند، و خداوند فساد پیشه گان و تبهکاران را دوست نمى‌دارد.
در آیه اى دیگر مى‌فرماید:
فَإِمّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِى الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ؛1(اى پیامبر) اگر در جنگ بر ایشان دست یافتى با سرکوبى ایشان کسانى را که در پى ایشان (و پیرو آنان)اند پراکنده ساز، شاید به خود آیند و متوجه شوند.
در آیه اى دیگر چنین آمده:
فَإِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ حَتّى إِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثاقَ فَإِمّا مَنَّا بَعْدُ وَ إِمّا فِداءً حَتّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها؛2 پس چون (درجنگ) با کفار روبه رو شدید، گردن هایشان را بزنید تا دشمن از پا درآید و زمین گیر شود، سپس بندها را محکم کنید (و اسیر گیرید) و سپس یا بر آنان منّت نهید و بدون عوض آزادشان کنید و یا فدیه بگیرید تا این که جنگ پایان پذیرد.
در این سه آیه واژه «حرب» درست در معناى کلمه «جنگ» در فارسى به کار رفته است.
اما در یک آیه، واژه «حرب» در معنایى غیر از مفهوم مصطلح «جنگ» به کار رفته است؛ آن جا که مى‌فرماید:
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبَواْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ * فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْب مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ؛3 اى

--------------------------------------------------------------------------------
1. انفال (8)، 57.
2. محمد (47)، 4
3. بقره (2)، 278ـ279.
? صفحه 17?کسانى که ایمان آورده اید اگر (به راستى) مؤمنید آن چه را از ربا که تاکنون نگرفته اید رها کنید؛ پس اگر (چنین) نکردید، بدانید به جنگ با خدا و فرستاده وى برخاسته اید.
در این آیه واژه «حرب» در معناى جنگ واقعى و نظامى به کار نرفته، بلکه رباخوارى را مانند اعلان جنگ با خدا و در حکم آن دانسته است.
از همین ریشه (حرب) در قرآن دو مورد نیز در قالب فعلى و از باب «مفاعله» به کار رفته است؛ یک بار «حارَبَ» به صیغه ماضى و یک بار «یُحارِبونَ» به صیغه مضارع. در این دو مورد نیز این کلمه به معناى «جنگ» استعمال شده است.
یکى از این آیات، درباره «مسجد ضرار» نازل شده است. بنیان گذاران این مسجد که اسلامشان منافقانه بود، قصد داشتند در پوشش مسجد، در واقع پایگاهى براى توطئه تشکیل دهند. از این رو خداوند در وصف آنان و مسجدشان مى‌فرماید:
وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً وَ تَفْرِیقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِرْصاداً لِّمَنْ حارَبَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنآ إِلاَّ الْحُسْنى وَ اللّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ؛1 و آن هایى که مسجدى اختیار کردند که مایه زیان و کفر و پراکندگى میان مؤمنان است، و (نیز) کمین گاهى است براى کسانى که قبلا با خدا و پیامبر او به جنگ برخاسته بودند، و سخت سوگند یاد مى‌کنند که جز نیکى قصدى نداشتیم. و(لى) خدا گواهى مى‌دهد که آنان قطعاً دروغ گو هستند.
خداوند در این آیه از کافران و دشمنان اسلام و مسلمین با عنوان «مَنْ حارَبَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ» یاد کرده است.


--------------------------------------------------------------------------------
1. توبه (9)، 107.
? صفحه 18?در آیه دیگر، کیفر چنین کسانى را که در جنگ با خدا و رسولند یکى از چهار چیز مى‌داند:
إِنَّما جَزاءُ الَّذِینَ یُحارِبُونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِى الأَْرْضِ فَساداً أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلاف أَوْ یُنْفَوْا مِنَ الأَْرْضِ ذلِکَ لَهُمْ خِزْىٌ فِى الدُّنْیا وَ لَهُمْ فِی الآخرةِ عَذابٌ عَظِیمٌ؛1 محققاً کیفر آنان که با خدا و رسول خدا سر جنگ دارند و در زمین به فساد کوشند این است که کشته یا به دار آویخته شوند و یا دست و پایشان به خلاف قطع شود و یا از آن سرزمین (به جاى دیگر) تبعید شوند. این عذاب آن‌ها در دنیا است و در آخرت هم عذابى بزرگ دارند.
 
قتال
ماده دیگرى که در قرآن به معناى «جنگ» به کار رفته «ق ت ل» است. این ماده در مجموع 170 بار در قرآن استعمال شده است. از این تعداد، 94 بار به شکل ثلاثى مجرد (قَتَلَ یَقْتُلُ)، 67 بار در قالب باب «مفاعله»، 5 بار در قالب باب «تفعیل» و 4 بار در قالب باب «افتعال» به کار رفته است. در این میان باید توجه داشت که «قتل» و «تقتیل» به معناى کشتن یک نفر به دست نفر دیگر است و طبعاً یک طرفه خواهد بود، و بنابراین در مفهوم جنگ که به معنى قتال و درگیرى دو طرفه است به کار نمى‌رود. اما واژه‌هاى «قتال» و «اقتتال» دو طرفه است و در موردى به کار مى‌رود که هر یک از طرفین تصمیم و تلاش در کشتن طرف دیگر را دارد و دو طرف به یکدیگر هجوم مى‌برند. از این رو فقط موارد باب «مفاعله» و «افتعال» به معناى «جنگ» بوده و متناسب با موضوع بحث ما خواهد بود.


--------------------------------------------------------------------------------
1. مائده (5)، 33.
? صفحه 19?
جهاد
واژه «جهاد» و مشتقات آن 35 بار در قرآن به کار رفته است. «جهاد» در لغت به معناى تلاش کردن و به کار گرفتن نیرو و توان خویش براى تحقق بخشیدن به یک هدف مى‌باشد؛ لکن چون از باب «مفاعله» است، معمولا در مواردى به کار مى‌رود که نوعى هم کارى، تقابل و رقابت در آن وجود دارد. بنابراین در «جهاد» معمولا طرف دیگرى هم در کار است و دو طرف در برابر هم صف آرایى کرده، هر یک براى دست یابى به هدف خویش و پیروزى بر دیگرى به فعالیت مى‌پردازد و هر چه در توان دارد به کار مى‌گیرد.
البته باید توجه داشت که جهاد تنها شکل نظامى ندارد و هر نوع مبارزه و پیکارى، خواه نظامى باشد، یا اقتصادى، یا فرهنگى و یا سیاسى، همه را در بر مى‌گیرد. هم چنین باید دانست که جهاد همیشه بار مثبت ندارد و گاهى در مصادیق منفى نیز به کار رفته است. نمونه آن، آیه 8 سوره عنکبوت است. در این آیه خداوند پس از آن که انسان را به احسان در حق پدر و مادر سفارش مى‌کند، مى‌فرماید:
وَ إِنْ جاهَداکَ لِتُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛ و اگر آنان (والدین) تلاش کردند تا تو چیزى را که به آن آگاهى ندارى شریک من قرار دهى، اطاعتشان مکن که بازگشت شما به سوى من است، پس شما را به آن چه مى‌کنید خبر خواهم داد.
در آیه اى دیگر به جاى «لِتُشْرِکَ بى» عبارت «عَلى اَنْ تُشْرِکَ بى» آمده است:
وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِى الدُّنْیا مَعْرُوفاً؛1 و هر گاه بکوشند تا تو شریک

--------------------------------------------------------------------------------
1. لقمان (31)، 15.
? صفحه 20?قرار دهى آن چیزى را که بدان آگاهى ندارى، فرمانشان مبر و در دنیا به خوبى با آنان مصاحبت کن.
جز این دو آیه که در آن‌ها تلاش و کوشش پدر و مادر براى مشرک ساختن فرزندشان جهاد خوانده شده ـ که طبیعى است هیچ گونه ارزش مثبتى بر آن بار نمى‌شود ـ واژه جهاد و مجاهده، در آیات دیگر، در مورد کوشش هایى به کار رفته که انسان در مسیر تحقق اهداف صحیح و خداپسند انجام مى‌دهد و بار ارزشى مثبت دارد. این گونه تلاش‌هاى مثبت گاهى صرفاً با استفاده از ابزارهاى اقتصادى است، که به آن «جهاد مالى» مى‌گویند؛ نظیر: تأمین هزینه جنگ با کفار و مشرکان و منافقان، کمک به فقرا و نیازمندان جامعه، کمک به تأمین هزینه بیماران و دردمندان، ساختن بیمارستان و مدرسه و مسجد، و یا ساختن راه‌ها و جاده ها. گاهى نیز این تلاش‌ها جنبه نظامى دارد، که طبعاً در آن، خطرها و تهدیدهایى براى جان انسان وجود دارد و گاهى تا حد جان بازى و شهادت ممکن است پیش برود. روشن است که این نوع جهاد است که مرادف جنگ، و محل بحث فعلى ما خواهد بود.
گاهى نیز منظور از «جهاد» مخالفت با نفس اماره است که با عنوان «جهاد با نفس» یا «جهاد اکبر» از آن یاد مى‌شود. در بسیارى از آیات قرآن کریم واژه «جهاد» در همین معنا به کار رفته است. در این جا به مواردى از آن‌ها اشاره مى‌کنیم:
در جایى مى‌فرماید:
وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما یُجاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللّهَ لَغَنِىٌّ عَنِ الْعالَمِینَ؛1 هر

--------------------------------------------------------------------------------
1. عنکبوت (29)، 6.
? صفحه 21?کس که جهاد کند حقاً که فقط به نفع خود جهاد کرده، زیرا خداوند از همه جهانیان بى نیاز است.
در آیه اى دیگر چنین آمده:
وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ؛1کسانى که در راه ما تلاش و جهاد کنند محققاً به راه‌هاى خود، راهنمایى شان مى‌کنیم که خدا با نیکوکاران است.
به هر حال مصداق روشن جهاد و روشن ترین معنى مصطلح آن، همان جنگیدن در راه خداى متعال است که جهادگر در آن، خود را در معرض شهادت قرار مى‌دهد. چنین جهادى با جهاد با نفس نیز قرین خواهد بود. مجاهد فى سبیل الله باید بسیارى از خواسته‌هاى خود را زیر پا بگذارد، به دنیا پشت کند و از زن و فرزند و علایق و اموال خود بگذرد تا به میدان جنگ با دشمن برود و زندگى و سلامتى خود را در معرض تهدید و نابودى قرار دهد. بدیهى است که این کار، متوقف بر جهادى بزرگ و کم نظیر با نفس خواهد بود.
 
سفک دم (خون ریزى)
تعبیر دیگرى که به مفهوم «جنگ» نزدیک است «سفک دم» مى‌باشد. «سفک دم» که به معناى خون ریزى است دو بار در قرآن کریم به کار رفته است. در یک آیه خداوند مى‌فرماید:
وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِى الأَْرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ؛2 وقتى پروردگار تو به فرشتگان گفت، من در زمین

--------------------------------------------------------------------------------
1. همان، 69.
2. بقره (2)، 30.
? صفحه 22?جانشینى قرار داده ام، فرشتگان گفتند، آیا در زمین کسى را قرار مى‌دهى که فساد و خون ریزى مى‌کند، در حالى که ما با ستایشت تسبیح گوى تو هستیم؟
مورد دوم، آیه 84 سوره بقره است که در آن، خداوند خطاب به بنى اسرائیل مى‌فرماید:
وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ لا تَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ؛ هنگامى‌که از شما پیمان گرفتیم که خون‌هاى یکدیگر را نریزید و یکدیگر را از خانه هاتان بیرون نکنید.
باید توجه داشت که «سفک دم» اعم از قتال است و تنها در مورد جنگ به کار نمى‌رود، بلکه شامل قتل هم مى‌شود؛ یعنى هم در موردى که یکى دیگرى را بکشد و هم در موردى که دو طرف قصد ریختن خون یکدیگر را داشته باشند صدق مى‌کند، که این مورد دوم مرادف جنگ خواهد بود.
در پایان این قسمت از بحث لازم است یادآور شویم که در قرآن کریم واژه‌ها و تعبیرهاى دیگرى نیز که مفید معناى جنگ هستند وجود دارد، اما در این بحث نیاز چندانى به ذکر و بررسى آن‌ها نیست.
 
اصطلاحات ارزشى و غیر ارزشى جنگ
در میان واژه‌ها و تعابیرى که در قرآن به معناى جنگ به کار رفته اند بعضى از آن‌ها مثل «حرب»، «محاربه»، «قتال»، «مقاتله» و «اقتتال» داراى بار ارزشى نیستند؛ یعنى خود به خود دلالتى ندارند بر این که جنگ مورد نظر از این واژه‌ها ـ از دیدگاه کسانى که آن‌ها را به کار برده اند ـ حق است یا باطل، عادلانه است یا ظالمانه، مشروع است یا نامشروع. از این رو مى‌توانند در
? صفحه 23?هر یک از این موارد به کار روند. بنابراین «حرب» و «قتال» و دیگر لغات هم خانواده آن‌ها مى‌توانند خوب یا بد باشند و از خود این لغات نمى‌توان به نظر و قضاوت گوینده در این باره پى برد.
اما در این میان واژه‌ها و اصطلاحاتى نیز داریم که خود به خود داراى بار ارزشى، اعم از مثبت یا منفى، هستند؛ نظیر «جهاد» و «سفک دم».
در کاربرد قرآنى و فرهنگ اسلامى، کلمه «جهاد» بار ارزشى مثبت دارد و بر عکس آن، «سفک دم» داراى بار ارزشى منفى است. درست است که «جهاد» در لغت به معناى هر گونه تلاش و کوشش به منظور تحقق بخشیدن به هر گونه هدفى به کار رفته است؛ ولى در کاربرد قرآن کریم و در عرف پیروان مسلمان آن، تنها و تنها، جنگ مسلمین بر علیه کفار و مشرکان، «جهاد» نامیده شده است و بر فعالیت‌هاى رزمى و نظامى کفار و مشرکان ـ اعم از این که بین خودشان یا بر علیه مسلمانان باشد ـ اطلاق نمى‌شود.
هم چنین «سفک دم» گرچه در لغت به معناى خون ریزى است و خون ریزى، خود به خود، به تناسب اوضاع و احوال و شرایط و انگیزه‌هاى مختلف، مى‌تواند پسندیده یا ناپسند باشد، اما در فرهنگ قرآنى این تعبیر داراى بار ارزشى منفى است و جز در موارد ناپسند و نامشروع به کار نمى‌رود.
بنابراین در فرهنگ قرآن و اسلام و در عرف مسلمین، «جهاد» به جنگى اطلاق مى‌شود که اهداف حق طلبانه و عادلانه دارد. از این رو برخى از مترجمان، آن را به «جنگ مقدس» ترجمه مى‌کنند. عکس آن، واژه «سفک دم» در فرهنگ قرآنى و اسلامى در مورد جنگى به کار مى‌رود که ظالمانه است و اهداف حق طلبانه ندارد.

? صفحه 24?هم چنین باید توجه داشت که هر کجا پس از جنگ، با هر تعبیرى، قید «فى سبیل الله» ذکر شود، دالِّ بر حقانیّت و خداپسند بودن آن جنگ است؛ خواه این قید پس از لفظ «جهاد» و هم خانواده‌هاى آن ـ که خود به خود نیز داراى بار ارزشى مثبت هستند ـ و خواه بعد از واژه قتال و کلمات هم خانواده اش ـ که خود به خود، هیچ گونه بار ارزشى ندارند ـ ذکر شود. به عبارت دیگر با آوردن قید «فى سبیل الله» علاوه بر «جهاد» واژه‌هاى گروه دوم نیز داراى بار ارزشى مثبت خواهند شد.

 





کشورهای جهان از لحاظ وضعیت نظام وظیفه (پنج شنبه 87/3/23 ساعت 10:42 عصر)

کشورهای جهان از لحاظ وضعیت نظام وظیفه به 7 گروه تقسیم می شوند که
متاسفانه ایران به همراه کشورهایی چون بورکینافاسو! در آخرین و بدترین
گروه قرار دارد:
1-
کشورهایی که سربازی اجباری را حذف کرده اند.(???کشور، ??%)
2-
کشورهایی که سربازی اجباری یک سال و یا کمتر دارند. (25کشور، 1?%)
3-
کشورهایی که صرفا در امور مدنی یا به صورت نظامی غیر مسلح سربازی دارند.(7 کشور، 4%)
4-
کشورهای که سربازی انتخابی دارند.(11 کشور، 6%)
5-
کشورهایی که مدت سربازی را به 18 ماه کاهش داده‌اند. (9 کشور، 5%)
6-
اسامی کشورهایی که از ترکیب نیروهای داوطلب و اجباری استفاده می کنند. (1? کشور،?% )
7-
کشورهایی که سربازی اجباری بیش از 18ماه، غیر انتخابی و همراه با به کار گیری در امور عملیاتی نظامی دارند. (??کشور، ??%)
اسامی این کشورها به تفکیک عبارتند از:
الف- اسامی کشورهایی که سربازی اجباری ندارند و یا حذف کرده‌اند:
1.
آرژانتین (در 1999 حذف شد) 2. آفریقای جنوبی (از 1994 حذف شد.) 3. آنتیگوآ
و باربودا 4. آندورا 5. اتیوپی(سربازی اجباری صرفا در شرایط اضطراری مجاز
است.) 6. اردن (از سال 1994 تاکنون در حال تعلیق است.) 7. اروگوئه (در
زمان صلح اختیاری است و در زمان جنگ دولت در صورت نیاز می‌تواند اجباری
سازد.) 8. افغانستان (در 2005 حذف شد) 9. استرالیا (در 1972 لغو شد.) 10.
اسلواکی (از 2006 حذف شد) 11. اسلوونی (از 2003 حذف شد) 12. امارات متحده
عربی 13. انگلستان (از 1963 حذف شد.) 14. ایتالیا (در 2005 حذف شد) 15.
ایسلند 16. باربادوس 17. باهاما 18. بحرین 19. برمه 20. برونئی دارالسلام
21.
بلژیک (به حالت تعلیق در آمده است.) 22. بلغارستان (نیروی دریایی و
هوایی کاملا حرفه‌ای شده اند و نیروی زمینی نیز در سال 2008 حرفه‌ای شده و
سربازی اجباری ملغی می‌گردد. مدت سربازی اکنون 9 ماه است. البته برای دانش
آموختگان دانشگاه 6ماه است.) 23. بلیز (در صورت به حد نصاب نرسیدن
داوطلبین اجباری می شود اما تا کنون اجباری نشده است.) 24. بنگلادش(سربازی
اجباری صرفا در شرایط اضطراری مجاز است ولی تاکنون اجرا نشده است.) 25.
بوتان 26. بوتساوانا 27. بوسنی و هرزگوین (از اول ژانویه 2006 حذف شد.)
28.
بولیوی (در صورت به حد نصاب نرسیدن داوطلبین اجباری می شود.) 29.
پاکستان 30. پالائو 31. پاناما 32. پرتقال (از 2004 حذف شد) 33. پرو 34.
تانزانیا 35. ترینیاد و توباگو 36. تونگو 37. تووالو 38. تیمور شرقی 39.
جامائیکا (سربازی اجباری تنها با اجازه والدین ممکن است.) 40. جزایر
سلیمان 41. جزایر مارشال 42. جمهوری ایرلند(دوره سربازی اجباری حذف شده
ولی دوره ذخیره هنوز ملغی نشده است.) 43. جمهوری کنگو 44. جیبوتی 45. چک
(
لغو آن از 2004 آغاز و در 2007 کاملا لغوشد.) 46. دومینیکا (عضو کشورهای
مشترک المنافع) 47. دومینیکن (جمهوری) 48. روآندا 49. رومانی (از 2006 حذف
شد.) 50. زامبیا 51. ژاپن 52. ساموآ 53. سن مورینو 54. سوآزیلند 55. سیچیل
56.
سیرالئون 57. سریلانکا 58. سرینام 59. سنت کیتس و نویس 60. شیلی
(
هرچند قانون سربازی اجباری ملغی نشده ولی اکنون تمام نیروها به صورت
داوطلبانه و نه اجباری به خدمت گرفته می شوند.) 61. عراق 62. عربستان
سعودی 63. عمان 64. غنا 65. فدراتیو میکرونزی 66. فرانسه (از 1996 حذف
شد.) 67. فیجی 68. قطر 69. کاستاریکا (از 1948 حذف شده است.) 70. کامرون
71.
کانادا (تاکنون در زمان صلح سربازی اجباری نداشته است.) 72. کریباتی
73.
کنیا 74. گامبیا 75. گرنادا 76. گینه پاپائو 77. لسوتو 78. لبنان 79.
لتونی (از 2007 حذف شد.) 80. لوکزامبورگ (از 1967 حذف شده است) 81. لیبریا
82.
لیختنشتاین 83. مالاوی 84. مالت 85. مالدیو 86. مالزی 87. مجارستان(در
2004
حذف شد) 88. مراکش (از 2006 حذف شد.) 89. مقدونیه (از 2006 حذف شد)
90.
موریس 91. موناکو 92. مونتنگرو (از 2006 حذف شد) 93. نائورو 94.
نامیبیا 95. نپال 96. نیجریه 97. نیکاراگوئه 98. نیوزیلند (از 1972 حذف
شد.) 99. واتیکان 100. هائیتی 101. هلند (به طور رسمی سربازی اجباری را
لغو نکرده ولی از سال 1996 به بعد از سرباز استفاده نکرده و ارتش کاملا
حرفه ای دارد.) 102. هلند آنتلیس 103. هند (هیچ گاه سربازی اجباری نداشته
حتی در زمان استعمار انگلیس) 104. هندوراس 105. هنگ کنگ 106. یمن (از 2001
حذف شد)
کشورهای افغانستان، عراق، عربستان، عمان، قطر، امارات
متحده، پاکستان و بحرین از جمله همسایگان ایران هستند که سربازی اجباری را
لغو کرده اند.
ضمنا بر خلاف برخی ادعاها حذف سربازی به کشورهای
خاصی اختصاص ندارد. شما می توانید نام کشورهای پیشرفته، در حال توسعه، عقب
افتاده، اسلامی، فقیر، غنی و… را در میان این ???کشور ببینید.
ب- اسامی کشورهایی که سربازی اجباری یک سال و یا کمتر دارند:
1-
اتریش
(
از ابتدای 2007 از 8ماه به 6ماه کاهش یافت) 2-برزیل (بسته به محل خدمت
12-9
ماه) 3-بولیوی (12ماه) 4-دانمارک (بسته به محل خدمت 12-4 ماه وصرفا در
امور مدنی یا به صورت نظامی غیر مسلح) 5-اکوادور (12ماه، سربازی انتخابی
است.) 6-السالوادور (12ماه، سربازی انتخابی است.) 7-استونی (بسته به محل
خدمت 11-8 ماه وصرفا در امور مدنی و یا به صورت نظامی غیر مسلح در سال
2010
نیز سربازی اجباری لغو می‌شود) 8-صربستان (بسته به محل خدمت 9-6 ماه،
از 2010 حذف خواهد شد.) 9-کرواسی (اکنون 6ماه است و از 2010 حذف خواهد
شد.) 10-آلمان (9ماه وصرفا در امور مدنی و یا به صورت نظامی غیر مسلح)
11-
یونان (بسته به محل خدمت 12 و 15 ماه و در آینده به 6ماه کاهش
می‌یابد.) 12- ازبکستان (12ماه) 13-لیتوانی (12ماه وصرفا در امور مدنی و
یا به صورت نظامی غیر مسلح) 14-مکزیک (12ماه، سربازی انتخابی، نیروهای
هوایی و دریایی کاملا حرفه‌ای شده‌اند.) 15-مولداوی (12ماه) 16-مغولستان
(12
ماه) 17-نروژ (12ماه وصرفا در امور مدنی و یا به صورت نظامی غیر مسلح)
18-
پارائوگه (بسته به محل خدمت 24-12ماه، استفاده از ترکیب سربازان داوطلب
و اجباری.) 19-روسیه (ترکیب اجباری و داوطلبانه به کار گرفته شده است. از
ابتدای سال 2008، 12ماه خواهد شد و از همین سال برای متاهلان دارای فرزند،
معلمان و پزشکان روستایی حذف خواهد شد.) 20-سوییس (260 روز) 21-گوآتمالا
(
بسته به نوع و محل خدمت 24-12 ماه) 22-لهستان (بسته به محل خدمت 12-9ماه
وصرفا در امور مدنی و یا به صورت نظامی غیر مسلح، در سال 2010 سربازی
اجباری لغو می شود.) 23-تایوان (اکنون 16 ماه است و در سال 2008، 12ماه می
شود. امکان انتخاب برای مشمولان وجود دارد.) 24-ترکیه (12 ماه برای امور
نظامی و 15 ماه برای امور مدنی) 25-تونس (12ماه)
پ- اسامی کشورهایی که از سربازان صرفا در امور مدنی یا به صورت نظامی غیر مسلح استفاده می‌شود:
1-
آنگولا
(24
ماه) 2-الجزایر (18ماه: 6ماه آموزش و 12 ماه فعالیت مدنی، ضمنا به زودی
شرط انجام خدمت سربازی از شرایط استخدام کارمندی در الجزایر حذف میشود.)
3-
بلاروس (18ماه و برای فارغ التحصیلان دانشگاهی 12ماه) 4-قبرس 5-اسپانیا
6-
سوئد (17-7 ماه، امکان انتخاب میان فعالیت نظامی یا غیر نظامی وجود
دارد.) 7-فنلاند (خدمت در امور نظامی مسلحانه 6ماه، نظامی غیر مسلحانه 11
ماه و غیر نظامی 13 ماه)
هفت کشور دیگر نیز از سربازان به صورت نظامی غیر مسلح استفاده می کنند که در بخش قبلی ذکر شد.
ت- اسامی کشورهای که سربازی انتخابی(سرباز می تواند محل و نوع خدمت را انتخاب نماید) دارند:
1-
بنین(از
ترکیب سربازان داوطلبانه و اجباری استفاده می شود.) 2-جمهوری آفریقای
مرکزی(استفاده از ترکیب سربازان داوطلب و اجباری.) 3-ایالات متحده آمریکا
4-
چاد 5-چین 6-اندونزی(استفاده از ترکیب سربازان داوطلب و اجباری.) 7-نیجر
8-
گینه بیسائو 9-سنگال(استفاده از ترکیب سربازان داوطلب و اجباری.) 10-
کیپ ورد 11-توگو(استفاده از ترکیب سربازان داوطلب و اجباری.)
ث- اسامی کشورهایی که مدت سربازی را به 18 ماه کاهش داده‌اند:
1-
آذربایجان
(
برای فارغ التحصیلان دانشگاهی 12 ماه و سایرین 18ماه) 2-اوکراین (بسته به
نوع خدمت 18-24ماه، در 2 یا 3 سال آینده ارتش کاملا حرفه‌ای شده و سربازی
اجباری ملغی می‌گردد.) 3-اریتره (16ماه) 4-کامبوج (18ماه)5-کلمبیا (18ماه،
استفاده از ترکیب سربازان داوطلب و اجباری.) 6-گرجستان (18ماه، استفاده از
ترکیب سربازان داوطلب و اجباری.) 7-لائوس (18ماه) 8-ماداگاسکار (18ماه)
9-
ساحل عاج (18ماه، استفاده از ترکیب سربازان داوطلب و اجباری.)
ج-اسامی
کشورهایی که از ترکیب نیروهای داوطلب و اجباری استفاده می کنند. (عمدتا
این روش مقدمه ای است برای رسیدن به ارتش حرفه ای و حذف سربازی اجباری):
1-
برمودا(بخش عمده ای از نیروهای ارتش، حرفه ای بوده و تنها بخش اندکی به
صورت اجباری تامین می گردد.) 2-ونزوئلا 3-گابون4 – کره جنوبی5-سنگاپور
6-
کویت 7-مالی 8-فیلیپین 9-اوگاندا10 -بروندی 11-موریتانی(نیروی هوایی و
دریایی کاملا حرفه ای شده اند و از سرباز اجباری تنها در نیروی زمینی
استفاده می شود.)
چ- اسامی کشورهایی که سربازی اجباری بیش از 18ماه، غیر انتخابی و همراه با به کار گیری در امور عملیاتی و مسلحانه نظامی دارند:
1-
ایران
2-
آلبانی 3-مصر 4-گینه 5-اسراییل 6-قزاقستان 7-کره شمالی 8- بورکینافاسو
9-
سوریه 10-ارمنستان 11-سومالی 12-تاجیکستان 13- سودان 14-تایلند
15-
ترکمنستان 16-ویتنام 17-جمهوری دموکراتیک کنگو 18- موزامبیک 19-
زیمباوه 20-کوبا 21-لیبی 22-قرقیزستان 23-سنت وینسنت و گرنادین 2?-سائوتام
و پرینسیپ ??- گینه استوایی ??- سنت لوسیا
خدایی؛ یه کشور درست و حسابی بین این گروهی که ایران بینشونه، پیدا می کنید!
متاسفانه
نام کشور ایران در زمره آخرین گروه قرار دارد که نشان می دهد علی رغم برخی
بهبودها در مقایسه با دیگر کشورها کمترین میزان بهینه سازی و اصلاح را در
مورد نظام وظیفه انجام داده ایم.





<      1   2   3   4   5   >>   >
 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 8 بازدید
    بازدید دیروز: 0
    کل بازدیدها: 37627 بازدید
  • ?پیوندهای روزانه
  • درباره من
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  •